۳ چیزی که افراد مبتلا به اختلالات خوردن باید بدانند

اختلالات خوردن یک انتخاب نیست. هیچ کس انتخاب نمی کند که با ترس شاهد ریزش موهایش باشد، پرخوری کند تا زمانی که احساس کند شکمش در حال ترکیدن است، یا با وجود درد و جراحات جسمی ورزش کند.

او به منوی رستوران خیره شده است. شکمش به طور دردناکی غرغر می کند، زیرا او با دقت هر گزینه را اسکن می کند. فکر غذا تمام روز ذهن او را درگیر کرده است. با این حال، صدایی در سر او فریاد می زند و به او می گوید که فقط یک مورد از منو وجود دارد که او مجاز است آن را سفارش دهد. اضطراب او در حال افزایش است. اعداد و محاسبات در سرش می چرخند، دوستانش “اراده” او را تحسین می کنند. اما این نظم و اراده نیست. بلکه یک بیماری روانی است که او را گروگان گرفته است. او در ذهن خود زندانی شده است.

اختلالات خوردن یکی از ناشناخته ترین بیماری های روانی است. مردم معمولاً به اشتباه تصور می کنند که افراد مبتلا به اختلالات خوردن “لوس” هستند یا اینکه اختلالات تغذیه به این دلیل است که می خواهند مانند مدل های مجلات لاغر به نظر برسند. با این حال، واقعیت این است که اختلالات تغذیه ناشی از ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی است.

موارد زیر سه نکته ای است که افرادی که با اختلالات خوردن دست و پنجه نرم می کنند باید بدانند.

۱. حتی ذره از اختلال خوردن، شادی کلی و توانایی شما برای تجربه شادی واقعی را محدود می کند.

دوسوگرا بودن نسبت به بهبودی و قرار گرفتن در وضعیت بهبودی نسبی برای کسانی که با اختلالات تغذیه دست و پنجه نرم می کنند بسیار رایج است. حفظ حداقل بهبودی از یک اختلال خوردن بهتر از این است که عمیقا غرق در اختلال حوردن باشید، اما توصیه نمی شود که برای همیشه در این حالت بهبودی نسبی بمانید.

در این مرحله، زندگی شما همچنان محدود است و به دلیل رفتارهای بی نظم شما در خطر است. علاوه بر این، ممکن است کمتر از دیگران کمک و حمایت دریافت کنید، چون ممکن است به اشتباه فکر کنند که «حالتان خوب است». اگر در برخی از زمینه‌ها پیشرفت کرده‌اید، اما همچنان هر روز با هیولایی در سر خود می‌جنگید. مهم است که به کار  و تلاشتان در به چالش کشیدن قوانین سفت و سخت، ترس از غذاها یا رفتارهای جبران‌کننده خود ادامه دهید.

اختلال تغذیه حتی اگر علائم آن به حداقل برسد همچنان شما را از دستیابی به رضایت و شادی واقعی باز می دارد. در طول دوره درمان شما کار سخت تغییر برخی رفتارها را انجام داده اید و مهم است که در این مرحله درمان را متوقف نکنید.

اختلالات خوردن

۲. اختلالات خوردن در گوش شما زمزمه می کند که شما بیمار نیستید تا به دنبال درمان باشید.

یکی از اجزای جدایی ناپذیر اختلالات خوردن اغلب انکار شدت بیماری است. صدای اختلال خوردن شما احتمالا سعی می کند شما را متقاعد کند که “به اندازه کافی بیمار” نیستید تا بهبودی پیدا کنید. به این نکته توجه کنید که حتی اگر از نظر فنی “وزنتان کم یا زیاد نیاشد” باز هم مستحق بهبودی هستید.

یک فرد در هر وزنی ممکن است دچار سوءتغذیه باشد و از عوارض جسمی اختلال خوردن رنج ببرد. علاوه بر این، اختلالات خوردن بیماری‌های روانی هستند و شما نمی‌توانید سطح رنج کسی را بر اساس وزن یا سلامت جسمانی او تعیین کنید.

اگر با یک اختلال خوردن دست و پنجه نرم می کنید، خود را شایسته درمان بدانید تا بتوانید برای بهبودی تلاش کنید. اختلال خوردن یک انتخاب نیست، اما شما می توانید در هر زمانی برای بهبودی خود قدم بردارید. برای کمک گرفتن از یک متخصص نیازی نیست به مراکز درمانی مراجعه کنید می توانید به صورت آنلاین ویزیت شوید و یا درخواست ویزیت در منزل توسط روانپزشک دهید تا در اسرع وقت ویزیت شوید و اقدامات لازم برای درمان را به راحتی و بدون اتلاف وقت دریافت نمایید.

۳. بهبودی کامل اختلالات خوردن امکان پذیر است.

هر چند وقت یک‌بار با مقالاتی آنلاین برخورد می‌کنم که ادعا می‌کنند نمی‌توان کاملاً از یک اختلال خوردن رهایی یافت. این ادعا آشکارا نادرست است. این بدان معنا نیست که بهبودی از یک اختلال تغذیه «آسان» است یا اینکه لزوماً یک فرآیند سریع و خطی خواهد بود. با این حال افراد زیادی وجود دارند که زندگی آنها به عنوان نمونه ای از بهبودی کامل و آزادی عمل می کند. هنگامی که در اعماق یک اختلال خوردن هستید، ممکن است تصور یک زندگی عاری از افکار وسواسی، اضطراب و رفتارهای اجباری دشوار باشد. با این حا درمان اختلال  خوردن نیاز به تلاش و صبر بسیار دارد، با تعهد و حمایت از بیرون(خانواده و دوستان نزدیک) بهبودی کامل ۱۰۰ درصد قابل دستیابی است. کریستینا سافران، زنی که از یک اختلال خوردن بهبود یافت و در ادامه پروژه HEAL را تأسیس کرد، اظهار داشت: هیچ “قرص جادویی” برای درمان من وجود نداشت. تصمیمی آگاهانه برای تغییر زندگی ام گرفتم و روی آن کار کردم. حالا من یک فرد واقعی هستم، من امیدها و رویاهایی دارم، من روابط واقعی دارم من بیرون می روم و معاشرت می کنم… مردم دیگر به من ترحم نمی کنند. آنها می خواهند با من دوست شوند. اگر من از اختلال خوردن خلاص نشده بودم، هیچ یک از اینها ممکن نبود.»

قبل از شروع درمان پرخوری یا پرخوری عصبی میتوانید با

تهیه برنامه غذایی پرخوری عصبی از اینجا

بمدت دوهفته شروع درمان را امتحان نمایید. این برنامه غذایی تا حدود زیادی پرخوری اولیه را متوقف می کند.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا