چگونه یک رژیم غذایی قبل از عروسی منجر به اختلال خوردن شد؟

این مطلب یک روایت واقعی از زنی است که بعد از رژیم غذایی قبل از عروسی دچار اختلال روانی بولیمیا نروزا یا همان پرخوری عصبی شده است. 

نظرات از روز نامزدی من در دسامبر ۲۰۱۸ شروع شد: “تو عروس زیبایی خواهی بود.” “من نمی توانم صبر کنم تا تو را در لباست ببینم.” “همه چیز عالی خواهد شد.” حتی قبل از اینکه من و نامزدم تاریخ عروسی خود را رزرو کنیم، فشار شدیدی را احساس کردم تا انتظارات زیادی را که فکر می کردم دوستان و خانواده ام برای روز عروسی من داشتند برآورده کنم. . مصمم بودم آن انتظارات را برآورده کنم.

اما رژیم غذایی مبتنی بر عروسی که مدت کوتاهی پس از نامزدی من شروع شد، در نهایت به یک اختلال کامل در خوردن تبدیل شد. از اینکه چقدر سریع مریض شدم و این بیماری چقدر عمیق بود شوکه شدم.

در روزهای اولیه برنامه ریزی عروسی، تغییرات سبک زندگی من ناچیز بود. من یک دستگاه تردمیل خریدم، به کالری دریافتی خود توجه کردم و گزینه های غذایی سالم تری پیدا کردم. اما وقتی همه‌گیری کوید ۱۹ شیوع پیدا کرد و من را با تجهیزات ورزشی، اندازه‌گیری غذاها و کالری و زمان بیکاری بیشتر روی دست‌هایم در خانه نگه داشت، فرصت‌ها برای امتحان روش‌های جدید کاهش وزن و وسواس در مورد پیشرفتم بیشتر شد. همچنین ما را مجبور کرد که تاریخ عروسی خود را به تعویق بیندازیم.

فشارهای زیادی قبل از مراسم عروسی بر روی زوجین برای رسیدن به یک وزن مورد پسند اطرافیان وجود دارد
فشارهای زیادی قبل از مراسم عروسی بر روی زوجین برای رسیدن به یک وزن مورد پسند اطرافیان وجود دارد.

فقط در چند ماه، کالری دریافتی خود را به شدت محدود کردم، چندین بار در روز خود را وزن کردم و به قوانین سختگیرانه ورزشی که خودم وضع می‌کردم، پایبند بودم. این شامل ۴۵ دقیقه دویدن روی تردمیل و ۱۲۰ دقیقه پیاده روی (۱۸۰ دقیقه در تعطیلات آخر هفته) در روز بود. قبل از نامزدی، هرگز در مورد فستینگ متناوب نشنیده بودم، اما طولی نکشید که بر چون و چند آن مسلط شدم.

این تغییرات رفتاری آنقدر تدریجی اتفاق افتاد که من حتی تا دو سال بعد متوجه نشدم چیزی اشتباه است. تا آن زمان ۵۰ پوند(۲۲ کیلوگرم) از دست داده بودم، اگرچه در ابتدا می خواستم فقط ۲۵ پوند(۱۱ کیلوگرم) کم کنم.

احساسات من با برنامه غذایی من در هم تنیده شد. اگر وزن صبح من چند گرم بیشتر از روز قبل بود، کل روزم خراب می شد. و اگر ترازو چند گرم کمتر نشان می داد، روز را با احتیاط در انتخاب یک برنامه غذایی صرف می کردم که تضمین می کرد که وزنم روز بعد برنمی گردد. تا آنجا پیش رفتم که به خودم اجازه ندادم در اواخر غروب یا یک شب آب بنوشم تا صبح روز بعد روی عدد وزنم در ترازو تأثیر نگذارد.

شخصیت من هم تغییر کرد. من برای اولین بار با نامزدم بحث کردم. اگر نمی توانستم به تنهایی غذا بخورم وحشت می کردم. وقتی دوستان می‌پرسیدند می‌خواهم بستنی یا پنکیک بخوریم ، گریه می کردم. هر وقت احساس گرسنگی می کردم به رختخواب می رفتم تا نگران آن نباشم. بدتر از همه، من مراقب بودم که همه این رفتارها را پنهان نگه دارم و هر گونه شانسی را برای مداخله اطرافیان در زندگی ام از بین ببرم.

پاندمی کووید باعث شد عروسی خود را به تعویق بیندازیم. ما در ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۰ ازدواج کردیم، اما  مراسم عروسی خود را به ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۱ موکول کردیم، که به معنای زمان بیشتری برای اطمینان از اینکه بدن من “آماده لباس” است، بود. این باعث شد دوره برنامه ریزی عروسی من دو سال و نیم طول بکشد  و عادات غذایی نامرتب من زمان کافی برای مستحکم شدن داشته باشد و شکستن این عادتها سخت تر شود.

من به سرعت به انتظارات جدید و حتی بالاتر از نظرات خانواده و دوستان عادت کردم، مانند: “وقتی روز عروسی شما فرا رسد، ارزش صبر کردن را دارد.” ستایش مداوم از اطرافیانم به خاطر کاهش وزنم به این خط فکری دامن زد. احساس می‌کردم که من تنها کسی هستم که این مشکل را تجربه می‌کنم، اما متخصصان می‌گویند این وضعیت شایع‌تر از آن چیزی است که فکر می‌کنید.

بعد از عروسی رسمی، تصمیم گرفتم از محدود کردن غذای خود کمی دوری کنم. با خودم گفتم آزادی غذا با کیک عروسی من شروع می شود. در عرض دو ماه بعد از عروسی من در چرخه پرخوری و سپس محدودیت‌ و رژیم گرفتن مجدد گرفتار شدم. چون می‌توانستم پرخوری می‌کردم، چون احساس شرم می‌کردم غذا خوردن را محدود می‌کردم، بعد از گرسنگی قبل از اینکه بفهمم  پرخوری می‌کردم. فقط در کمتر از ۱۵ دقیقه یک قرص نان کامل را مستقیماً خوردم آنجا بود که متوجه شدم به کمک نیاز دارم. شوهرم مرا در کف آشپزخانه پیدا کرد، در حالی که هق هق می‌زدم و از شدت پری معده دچار درد دوچندان شده بودم. من دچار بیماری پرخوری عصبی یا همان بولیمیا نروزا شده بودم.

انجمن ملی اختلال خوردن به من کمک کرد با یک درمانگر در منطقه خود ارتباط برقرار کنم،  سپس مرا به روانپزشک ارجاع دادند تا درباره تجویز دارو نیز مشورت بگیرم.  مدتی طول کشید تا یک برنامه درمانی مؤثر با تعادل مناسب دارو و روان درمانی ایجاد شود. اما زمانی که این کار را انجام دادیم، دنیای متفاوتی ایجاد کرد.

بکا کلگ، متخصص اختلالات خوردن و نویسنده کتاب «پایان دادن به طرز فکر رژیم غذایی» می‌گوید: «اگر رژیم می‌گیرید و پس از آن رژیم غذایی طولانی‌تری دارید که ناشی از یک بیماری همه‌گیر جهانی( همه گیری کوید ۱۹ ) است، مانند پرتاب بنزین روی آتشی است که از قبل روشن شده است.» او می گوید: “کسی ممکن است فکر کند که فقط برای عروسی وزن کم کند،  قبل از اینکه متوجه شود، در یک رابطه اجبارگونه وسواسی با غذای خود قرار خواهد گرفت.”

اگر در بین خوانندگلن این مطلب کسانی هستند که سرگذشت مشابهی دارند من کاملا امیدوارم به او کمک کنم.برای رزرو وقت روان درمانی به سامانه رزرو نوبت مراجعه کنید. و اگر شما بدنبال تغییر بدنتان قبل از عروسی هستید، این هشدار و روایت را جدی بگیرید، رژیم غذایی قبل از عروسی می تواند شما را وارد یک مهلکه مشکل ساز کند.

قبل از شروع درمان پرخوری یا پرخوری عصبی میتوانید با

 تهیه برنامه غذایی پرخوری عصبی از اینجا

بمدت دوهفته شروع درمان را امتحان نمایید. این برنامه غذایی تا حدود زیادی پرخوری اولیه را متوقف می کند.

 

منبع روایت:

 

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا