نقش “احساس چاقی” در اختلالات خوردن

احساس چاقی شدن تجربه ای است که توسط بسیاری از افراد، به ویژه زنان بیان می شود، اما به نظر می رسد شدت و فراوانی این احساس در بین افراد مبتلا به اختلالات خوردن، خواه با وزن کم، وزن طبیعی یا اضافه وزن، بسیار بیشتر باشد.

تحقیقات بسیار کمی در مورد احساس چاق شدن در اختلالات خوردن انجام شده است. در واقع به طور قابل توجهی در مورد آن خیلی کم نوشته شده است، اگرچه این اصطلاح در بسیاری از زبان ها در سراسر جهان استفاده می شود.

احساس چاقی چیست؟

احساس چاقی شدن یک احساس ذهنی (یعنی شاد بودن، غمگین بودن، ترس، تعجب یا عصبانی بودن) یا یک احساس فیزیکی (یعنی احساس سیری یا ورم) نیست، اما شدت آن در روزهای مختلف و حتی در طول یک روز در نوسان است، در حالی که وزن واقعی بدن پایدارتر است.

از دریچه نظریه رفتار شناختی برای اختلالات خوردن به نظر می رسد احساس چاق شدن اغلب نتیجه برچسب گذاری اشتباه برخی از احساسات و تجربیات بدنی است. درمان شناختی رفتاری پیشرفته (CBT-E)، درمانی که توسط دستورالعمل‌های اصلی بین‌المللی برای بزرگسالان و نوجوانان مبتلا به اختلالات خوردن توصیه می‌شود، با استراتژی‌ها و رویه‌های زیر به احساس چاقی در «تصویر بدن» می‌پردازد.

ابتدا، به بیماران کمک می شود تا بفهمند که احساس چاقی از روز به روز و در طول روز در نوسان است، در حالی که شکل بدن به سختی در چنین بازه زمانی کوتاهی تغییر می کند. بنابراین، احتمالاً چیز دیگری مسئول نوسانات احساس چاق بودن است. در واقع، به نظر می‌رسد که احساس چاقی  ناشی از برچسب‌گذاری اشتباه برخی تجربیات است:

  • آگاهی بدن (در کسانی که از ظاهر خود ناراضی هستند)
  • حالات فیزیکی نامطلوب
  • حالات عاطفی نامطلوب

دوم، به بیماران آموزش داده می‌شود که تجربیاتی را که باعث ایجاد احساس چاقی می‌شوند شناسایی کرده و مستقیماً به آنها رسیدگی کنند. با گذشت زمان، این امر باعث می‌شود که بیماران دیگر احساس چاق بودن را با چاق بودن یکسان نمی‌دانند. استراتژی شامل سه مرحله است:

  1. شناسایی زمان‌های اوج احساس چاقی
  2. شناسایی محرک های آن
  3. پرداختن مستقیم به محرک ها

بیماران تشویق می شوند بلافاصله پس از هر احساس چاقی، دو سوال زیر را از خود بپرسند:

  • “آیا در یک ساعت گذشته اتفاقی افتاده است که باعث شود من احساس چاق شدن کنم؟”
  • “در حال حاضر چه احساس دیگری دارم (علاوه بر احساس چاق بودن)؟”

سپس به بیماران کمک می شود تا مشخص کنند که چگونه به طور مستقیم و فوری به این محرک ها رسیدگی کنند. در اینجا چند نمونه از نحوه انجام این کار وجود دارد:

افزایش آگاهی بدن (به عنوان مثال، نظرات در مورد ظاهر، بررسی بدن، تماس فیزیکی، عرق کردن، لرزش بدن، لباس های تنگ). این موارد نیاز به ارزیابی مجدد با یا بدون تغییر رفتار (مانند لباس های گشادتر) و تمرکز مداوم بر پرداختن به تصویر بدن دارند.

محرک های وضعیت جسمانی نامطلوب (مانند احساس نفخ، قبل از قاعدگی، سیری، خماری یا خواب آلودگی). نیاز به ارزیابی مجدد با یا بدون تغییر رفتار (به عنوان مثال، چرت زدن).

محرک‌های هیجانی نامطلوب (مانند احساس افسردگی، تنهایی، بی‌حوصلگی، دوست نداشتن). نیاز به ارزیابی مجدد و استفاده از روش حل مسئله.
در طول این مدت، دفعات و شدت احساس چاقی به طور کلی به تدریج کاهش می‌یابد و هنگامی که این اتفاق می افتد، احساس چاقی قدرت خود را در نگرانی هایی که مربوط به تصویر بدن است از دست می دهد.

 

قبل از شروع درمان پرخوری یا پرخوری عصبی میتوانید با

 تهیه برنامه غذایی پرخوری عصبی از اینجا

بمدت دوهفته شروع درمان را امتحان نمایید. این برنامه غذایی تا حدود زیادی پرخوری اولیه را متوقف می کند.

 

منبع:

https://pubmed.ncbi.nlm.nih.gov/33389705/

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا