محرک های زمینه ای که مسئول اختلالات خوردن هستند.
تلاش ما برای لاغری، تناسب اندام، زیبایی و همیشه جوان بودن نه تنها در زندگی شخصی ما از طریق “رژیم های غذایی بدون کربوهیدرات” سخت، تمرینات بیش از حد، یا محصولات آرایشی و رویه هایی که به طور فعال انتخاب می کنیم به تصویر کشیده می شود، بلکه این انگیزه برای کمال گرایی نیز به شدت در جامعه از طریق رسانه های اجتماعی، مجلات، دنیای مد، تلویزیون، فیلم ها و آژانس های مدلینگ بیان می شود. ما اغلب فکر میکنیم که اگر چند کیلو وزن کم کنیم، عضلهسازی کنیم یا پوشت درخشانی داشته باشیم احساس بهتری نسبت به خود خواهیم داشت. مشکلات عمیقاً ریشهدار عزت نفس ما هنوز وجود دارد. ما هنوز احساس می کنیم که به اندازه کافی خوب نیستیم یا ظاهر خاصی نداریم و بنابراین به کاهش وزن یا عضله بیشتر ادامه می دهیم تا بهتر به نظر برسید.
اغلب اوقات ما حتی رژیم های سخت گیرانه تری را اتخاذ می کنیم و هر ذره غذایی را که مصرف می کنیم وزن می کنیم. حتی بیش از حد ورزش کنیم یا به دنبال روشهای زیبایی باشیم تا زمانی که تا زانو در چرخه معیوب تعقیب عزت نفس و رسیدن به غیرممکن قرار بگیریم، تا زمانی که غیرممکنها به جادهای از رفتارهای آسیبرسان به خود منتهی شود، مانند سوء استفاده از ملینها، استفراغ عمدی، شرمساری بدن، وسواس به ترازو، و شیفتگی به تصویر بدن.
ممکن است دوستانمان به ما بگویند که رفتارهای ما ناسالم است و والدینمان ممکن است سعی کنند تا مداخله کنند اما بیایید صادق باشیم. قبل از اینکه بتوانیم فعالانه به دنبال کمک باشیم، باید متوجه شویم که مشکلی داریم. بی اشتهایی عصبی قاتل شماره یک تمام اختلالات سلامت روان است. اگر غذا لزوماً باعث اختلال در خوردن نمی شود، پس چه می شود؟
چه چیزی باعث اختلالات خوردن می شود؟
شناخته شده ترین اختلالات خوردن در راهنمای تشخیصی و آماری (DSM-V) بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی است. اگرچه هر یک از این اختلالات ممکن است بر اساس علائم، علائم و تظاهراتشان متفاوت باشد، اما همه آنها یک چیز مشترک دارند: محرک های زمینه ای مشابه.
انجمن روانشناسی آمریکا (APA) نشان داده است که سوء استفاده یا آسیب های گذشته، اعتماد به نفس پایین، قلدری، روابط ضعیف والدین، اختلال شخصیت مرزی، سوء مصرف مواد، اختلال خودآسیبی غیر خودکشی (NSSI)، شخصیت کمال گرا، مشکل در برقراری ارتباط احساسات منفی، مشکل در حل تعارض و ژنتیک، محرکهای زمینهای شناخته شدهاند که در ایجاد اختلال خوردن نقش دارند.
در واقع، تقریباً ۳۰٪ از افرادی که رفتارهای خودآزاری مانند بریدن را انجام می دهند، رفتارهای پرخاشگری و پاکسازی را انجام می دهند. آسیب شناسی روانی مادر مانند احساسات ابراز شده منفی، رشد کمال گرایی و تشویق مادر به کاهش وزن می تواند منجر به ایجاد اختلالات خوردن در کودکان و نوجوانان شود.
رابطه بین تروما و اختلالات خوردن
تروما، که به عنوان تجربه ای عمیقاً ناراحت کننده یا آزاردهنده شناخته می شود، در همه اشکال مانند ضربه روحی، آسیب جسمی و آسیب جنسی رخ می دهد. چه فردی مورد تجاوز فیزیکی، آزار کلامی، تجاوز جنسی، تحمل یک رابطه عاشقانه بسیار ناسالم یا در یک خانه ناپایدار بزرگ شده باشد. این آسیب های گذشته منجر به محرک های زمینه ای می شود که منجر به اختلالات سلامت روان، از جمله اختلالات خوردن می شود.
فرد سعی می کند از طریق غذا و ورزش حس خودکنترلی را به دست آورد زیرا این تنها جنبه زندگی اوست که قادر به کنترل آن است. انتخاب برای شرکت در پرخوری، رژیم غذایی افراطی، پاکسازی و سایر رفتارهای وسواسی مربوط به تصویر بدن و کاهش وزن، تلاش هایی برای «خوددرمانی» عدم کنترل آنها در سایر جنبه های زندگی شان است، جایی که کنترلی ندارند.
وسواس پرخوری و پاکسازی ناشی از عزت نفس پایین، ترس و اضطراب است بنابراین فرد بیش از حد پرخوری می کند، پاکسازی می کند یا ورزش می کند تا فقط به طور موقت از این احساسات و عواطف ناسالم رها شود تا زمانی که احساس سرزنش و گناه به دنبال داشته باشد این چرخه معیوب ترس و اضطراب و به دنبال آن احساس موقتی تسکین و آرامش به زودی با احساس گناه خود جایگزین می شود و این چرخه از احساسات بارها و بارها تکرار می شود تا زمانی که اختلال خوردن آنقدر خود ویرانگر می شود که فرد متوجه می شود به کمک نیاز دارد یا یک عارضه پزشکی جدی رخ می دهد.
اگر نگران هستید که ممکن است یک نوع اختلال خوردن را تجربه کنید یا “فقط” در حال مبارزه با غذا و تصویر بدن هستید با سامانه روزور نوبت تماس بگیرید درمانگران متخصص اختلالات خوردن می توانند به شما کمک کنند.