تاثیر تغذیه بر بی اشتهایی عصبی تا چه اندازه مهم است؟
بی اشتهایی عصبی، که معمولاً به آن آنورکسیا می گویند، یک اختلال غذایی پیچیده است که با مصرف بسیار محدود غذا، ترس شدید از افزایش وزن و تغییر ظاهر بدن به طور خطرناکی مشخص می شود .
بی اشتهایی عصبی درمان نشده می تواند تأثیر مخربی بر سلامت جسمی و روانی فرد داشته باشد. تحقیقات نشان می دهد که بی اشتهایی عصبی یکی از بالاترین میزان مرگ و میر را در بین تمام بیماری های روانی دارد.
تاثیر تغذیه بر بی اشتهایی عصبی
درمان بی اشتهایی عصبی ممکن است طیف وسیعی از نگرانی ها را ایجاد کند، از جمله نیازهای پزشکی، روانی، رفتاری و تغذیه ای بیمار. از آنجایی که بیاشتهایی عصبی میتواند چنین آسیبهای فیزیکی قابل توجهی را ایجاد کند، تجویز پزشکی و تغذیهای درمان بیاشتهایی ممکن است بسیار مهم باشد.
۷ نوامبر ۲۰۱۳ ، در مجله روانپزشکی BMC ، تیمی به رهبری انریکا مارزولا گزارش دادند که افرادی که بی اشتهایی عصبی دارند در مصرف بیش از ۱۰-۲۰ کیلو کالری/کیلوگرم در روز مشکل دارند. در مقایسه با این آمار، یک زن جوان سالم معمولاً حدود ۳۰ کیلو کالری/کیلوگرم یا بیشتر در روز مصرف می کند.
البته تاثیر تغذیه ای بی اشتهایی عصبی از فردی به فرد دیگر متفاوت است. با این حال، همانطور که کریستینا اسکریبنر در مقاله خود در ۲۹ آوریل ۲۰۱۶ ، Psychiatric Times توضیح داده، سوء تغذیه مرتبط با بی اشتهایی عصبی ممکن است منجر به موارد زیر شود :
تغییر در عملکرد مغز
اختلال در سیستم ایمنی بدن
خستگی مداوم
کم خونی
از دست دادن توده بدون چربی بدن
اسکریبنر در مقاله روانپزشکی خود همچنین اشاره کرده که افرادی که به بی اشتهایی مبتلا هستند ممکن است در معرض خطر ابتلا به دیابت، بیماری های قلبی عروقی و انواع خاصی از سرطان نیز باشند.
در دسامبر ۲۰۱۰ توسط دو متخصص تغذیه و گوارش گزارش دادند که سوء تغذیه بر عملکرد و بازیابی هر سیستم بدن تأثیر می گذارد، و عواقب می تواند شامل موارد زیر باشد :
کاهش توده عضلانی قلبی
اختلال در عملکرد کلیه ها، پانکراس و قلب
تاخیر در بهبودی عفونت های دستگاه تنفسی
تاخیر در بهبود زخم ها
کاهش جریان خون روده
نویسندگان مقاله دسامبر ۲۰۱۰ نوشتند که این اثرات فیزیکی ممکن است با نگرانی های روانی مانند افسردگی، اضطراب و بی تفاوتی همراه باشد.
برای دیدن دیگر مقالات در زمینه اختلالات خوردن و بیماری های مرتبط با آن اینجا کلیک کنید.
اثر تغذیه ای درمان بی اشتهایی عصبی
با توجه به آسیب های قابل توجهی که سوء تغذیه می تواند وارد کند، جای تعجب نیست که درمان بی اشتهایی اغلب بر کمک به بیماران برای رسیدن به ثبات پزشکی و افزایش وزن بدن تمرکز دارد. ایجاد دستورالعمل ها و اهداف تغذیه ای مناسب بخش اساسی این فرآیند است .
در مقاله BMC Psychiatry که در بخش قبل به آن اشاره شد، بیان می کند که توانبخشی تغذیه محور بخش مهمی از درمان بی اشتهایی عصبی است.
همچنین اشاره شده که هدف افزایش وزن هفتگی ۰.۵-۱ کیلوگرم را برای بیماران بستری و ۰.۵ کیلوگرم را برای کسانی که مراقبت های سرپایی دریافت می کنند، توصیه کرده است. برای انجام این کار، طبق دستورالعمل NICE، بیماران ممکن است نیاز به مصرف ۳۵۰۰ تا ۷۰۰۰ کالری اضافی در هفته داشته باشند.
کمیته پزشکان (PCRM) توصیه میکنند که سطح الکترولیتها باید در بیماران مبتلا به اختلالات خوردن که به طور قابلتوجهی کم وزن هستند، به دقت کنترل شود و فرآیند تغذیه مجدد باید به تدریج و به تدریج انجام شود .
افرادی که از سوءتغذیه شدید رنج میبرند یا کالری دریافتی خود را به شدت محدود کردهاند، اگر فرآیند تغذیه مجدد خیلی سریع اتفاق بیفتد، ممکن است واکنشهای نامطلوبی را تجربه کنند. مانند تمام جنبه های درمانی موثر برای بی اشتهایی عصبی، برای بیمار مهم است که قبل از اجرای طرح تغذیه مجدد، ارزیابی کامل را انجام دهد .
وب سایت PCRM همچنین بر نیاز به حمایت عاطفی در بخش تغذیه ای درمان بی اشتهایی تاکید دارد. خدمات حمایت عاطفی موثر می تواند مقاومت بیمار را در برابر تغییرات رژیم غذایی و اهداف افزایش وزن به حداقل برساند. این خدمات همچنین میتوانند علائم اضطراب و نگرانیهای مشابه را قبل از اینکه به حدی شدید شوند که بیمار از درمان بیشتر امتناع کند، شناسایی کرده و به آنها رسیدگی کند .
چالش ها و راه حل های بالقوه
یکی از چالشهای اصلی اجرای یک برنامه غذایی مؤثر به عنوان بخشی از یک برنامه جامع درمان بیاشتهایی، این است که بسیاری از افرادی که با این اختلال دست و پنجه نرم میکنند، نمیخواهند یا نمیتوانند اعتراف کنند که به هر نوع اختلال خوردن مبتلا شدهاند. احتمال امتناع از ورود به درمان یا پیروی از دستورالعمل های متخصصان درمان وجود دارد.
در مقاله دیگری که توسط BMC Psychiatry به صورت آنلاین منتشر شد، آمده است که: بی میلی به بهبودیی که بیماری و عود بیماری را تقویت می کند، رایج است. همچنین برخی از بیماران اغلب عواقب را درک می کنند.
پس از تجزیه و تحلیل نتایج ۷۱ مطالعه، Abbate-Daga و همکارانش انکار بیماری، انگیزه کم برای تغییر، مهارت های خودارزیابی ناکارآمد و روابط درمانی ناکافی را از جمله عوامل متعددی ذکر کردند که می تواند تمایل فرد را برای تکمیل درمان تضعیف کند.
این چالش ها راه حل ساده ای ندارند. تیم Abbate-Daga بر ارزش برقراری یک رابطه درمانی مثبت و تشویق بیماران به ابراز خود در طول جلسات روان درمانی با هدف کمک به آنها برای غلبه بر اجتناب عاطفی و ترس از تغییر تاکید کردند.
منابع:
Marzola, E., Nasser, JA, Hashim, SA, Shih, P.-AB, & Kaye, WH ( 2013 , 7 نوامبر ). توانبخشی تغذیه در بی اشتهایی عصبی: بررسی ادبیات و مفاهیم برای درمان. روانپزشکی BMC. بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱
Scribner, C. ( 2016 ، ۲۹ آوریل ). درک نیازهای تغذیه ای بیماران مبتلا به اختلالات خوردن: پیامدهایی برای روانپزشکان. روانپزشکی تایمز. بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱
ساندرز، جی، و اسمیت، تی ( ۲۰۱۳ ، ۷ نوامبر ). سوء تغذیه: علل و پیامدها. پزشکی بالینی (لندن، انگلستان). بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱
Marzola, E., Nasser, JA, Hashim, SA, Shih, P.-AB, & Kaye, WH ( 2013 , 7 نوامبر ). توانبخشی تغذیه در بی اشتهایی عصبی: بررسی ادبیات و مفاهیم برای درمان. روانپزشکی BMC. بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱
کمیته پزشکان برای پزشکی مسئول. ( ۱۴ دسامبر ۲۰۲۰ ). اختلالات خوردن: راهنمای تغذیه برای پزشکان. بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱ ،
Abbate-Daga, G., Amianto, F., Delsedime, N., De-Bacco, C., & Fassino, S. ( 2013 ، ۷ نوامبر ). مقاومت در برابر درمان و تغییر در بی اشتهایی عصبی: مروری بالینی روانپزشکی BMC. بازیابی شده در ۳۰ سپتامبر ۲۰۲۱Hk,v