روایت درمانی و اختلالات خوردن

اختلالات خوردن، بیماری‌های روانی پیچیده‌ای هستند که معمولاً برای درمان به یک تیم از متخصصان نیاز دارند. رایج ترین مداخلات درمانی برای اختلالات خوردن، درمان های مبتنی بر شناخت، مانند درمان شناختی- رفتاری (CBT) یا رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) است. با این حال، تحقیقات جدید نشان می دهد که روایت درمانی می تواند یک جایگزین موثر و مثبت باشد. روایت درمانی یک رویکرد غیر آسیب شناسی برای درمان است که در آن فرذ بیمار راوی اول شخص زندگی خود است. روایت درمانی مشکلات را جدا از افراد می بیند و فرض می کند که هر فرد دارای ابزارها و توانایی هایی در درون خود است تا تأثیر مشکلات را بر زندگی خود کاهش دهد. در ادامه به بررسی روایت درمانی و اختلالات خوردن پرداخته شده است.

با استفاده از روایت درمانی برای درمان اختلالات خوردن، افراد در این داستان خود نقش اصلی را ایفا  می کنند، هویت و تجربه شخصی در اولویت درمان قرار می گیرند و امید جزء اصلی در درمان است.

بی اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی، اختلال پرخوری، اختلال مصرف غذای محدودکننده اجتنابی (ARFID) و سایر اختلالات تغذیه یا خوردن مشخص شده (OSFED) همگی اختلالات خوردن هستند که در DSM-5 شناسایی شده اند. اختلالات خوردن می توانند هر فردی را بدون در نظر گرفتن سن، جنسیت، نژاد یا پیشینه قومی تحت تاثیر قرار دهند.

مداخلات مبتنی بر شناخت، مانند CBT و DBT، رایج ترین درمان های توصیه شده برای اختلالات خوردن هستند. این ممکن است به دلیل این واقعیت باشد که درمان‌های مبتنی بر شناخت به طور گسترده در مطالعات تحقیقاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند و ادعای آن‌ها را به عنوان مداخلات مبتنی بر شواهد آسان می‌کند. با این حال، نرخ بالای عود در افراد مبتلا به اختلالات شدید خوردن نشان می دهد که فضایی برای کشف گزینه های جایگزین برای درمان وجود دارد. روایت درمانی می تواند یک مداخله درمانی توانمند برای افراد مبتلا به اختلالات خوردن باشد، زیرا داستان های غالبی را هدف قرار می دهد که بر باورها، رفتارها و احساسات تأثیر می گذارد.

روایت درمانی چیست؟

روایت درمانی نوعی مداخله درمانی است که به دنبال کمک به مراجعان برای درک فلسفه های زندگی خود و شناسایی باورهایی است که آنها را درگیر نگه می دارد. روایت درمانی بر داستان هایی تمرکز دارد که افراد در طول زندگی خود خلق می کنند.

روایت درمانی رویکردی غیر سرزنش‌کننده و غیرآسیب‌شناسانه برای مشاوره است. روایت درمانی فرض می کند که هر فرد دارای ابزارهایی برای کاهش تأثیر مشکلات در زندگی خود است.

جنبه های کلیدی روایت درمانی عبارتند از:

از فرد، خانواده یا جامعه دعوت می شود تا تأثیر مشکل را بر زندگی، روابط و هویت خود ترسیم کنند. این مرحله برای جداسازی مشکل از هویت فرد است.
در مرحله بعد، درمان بر کار با فرد برای آشکار کردن داستان هایی است که توسط مشکل  پنهان شده‌اند، تمرکز می‌کند. مرحله دوم روایت درمانی برای «تولید مجدد مکالمات» به منظور شناسایی حوزه‌هایی از هویت و ارزش‌های فرد کار می‌کند.
در نهایت، روایت درمانی برای قوی تر کردن معنای خطوط داستانی تازه کشف‌شده، که قبلاً در لابه لای مشکلات فرد گم شده بودند، کار می‌کند. این مرحله منجر به استخراج معانی جدیدی از هویت فرد می شود که بهتر می تواند توانایی ها و ارزش های گم شده خود را درک کند.

 

روایت درمانی و اختلالات خوردن

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا