روانشناسی اختلالات مصرف مواد

عوامل روان پویایی :

طیف تئوری های روان پویشی در مورد سوء مصرف مواد منعکس کننده نظریه های مختلف رایج در طول ۱۰۰ سال گذشته است. طبق نظریه‌های کلاسیک، سوء مصرف مواد معادل خودارضایی است (برخی از مصرف‌کنندگان هروئین «عجله» اولیه را شبیه به ارگاسم جنسی طولانی‌مدت توصیف می‌کنند)، سوء مصرف مواد  دفاع در برابر تکانه‌های اضطرابی، یا تظاهر پسرفت دهانی است .

فرمول‌های روان‌پویشی جدید مصرف مواد را به‌عنوان بازتابی از عملکردهای اختلال ( ایگو) خود (یعنی ناتوانی در مواجهه با واقعیت) مرتبط می‌دانند. به عنوان نوعی از خود درمانی، الکل ممکن است هراس را کنترل کند، مواد افیونی ممکن است خشم را کاهش دهد، و آمفتامین ها ممکن است افسردگی را کاهش دهد.

برخی از معتادان در تشخیص حالات عاطفی درونی خود مشکل زیادی دارند، این وضعیت آلکسی تایمیا (یعنی ناتوانی در یافتن کلماتی برای توصیف احساسات خود نام دارد.

آلکسی تایمیا
برخی مطالعات آلکسی تایمیا (یعنی ناتوانی در یافتن کلماتی برای توصیف احساسات خود) را در گرایش به مصرف مواد دخیل می دانند.

یادگیری و شرطی سازی:

مصرف مواد مخدر، چه گاه به گاه یا اجباری، می تواند به عنوان رفتاری در نظر گرفته شود که با عواقب آن حفظ می شود.
داروها می توانند با پایان دادن به برخی حالت های مضر یا بد مانند درد، اضطراب یا افسردگی، رفتارهای قبلی را تقویت کنند. در برخی موقعیت‌های اجتماعی، مصرف دارو، جدای از اثرات دارویی، در صورتی که منجر به موقعیت خاص یا تایید دوستان شود، قابل تقویت است.

هر استفاده از دارو باعث تقویت سریع مثبت می شود، یا در نتیجه عجله (سرخوشی ناشی از دارو)، کاهش عواطف مختل، کاهش علائم ترک، یا هر ترکیبی از این اثرات. همچنین برخی از داروها ممکن است سیستم عصبی را نسبت به اثرات تقویت کننده دارو حساس کنند. در نهایت، وسایل (سوزن، بطری، پاکت سیگار) و رفتارهای مرتبط با مصرف مواد می‌توانند به تقویت‌کننده‌های ثانویه تبدیل شوند، و همچنین نشانه‌هایی که در دسترس بودن ماده را نشان می‌دهند و در حضور آنها، ولع یا میل به تجربه اثرات افزایش می‌یابد.
مصرف کنندگان مواد مخدر با افزایش فعالیت در نواحی لیمبیک، از جمله آمیگدال و سینگولیت قدامی، به محرک های مربوط به مواد مخدر پاسخ می دهند. انواع داروها از جمله کوکائین، مواد افیونی و سیگار (نیکوتین) می توانند این اثر را داشته باشند. جالب اینجاست که محرک‌های مرتبط با کوکائین می‌توانند همان مناطقی را که تحت تأثیر محرک‌های جنسی در افراد سالم و مصرف‌کنندگان کوکائین قرار دارند، فعال کنند.
علاوه بر تقویت عملی رفتارهای مصرف مواد و مواد مخدر، سایر مکانیسم های یادگیری احتمالاً در وابستگی و عود نقش دارند. پدیده ترک مواد افیونی و الکل را می توان (به معنای پاولوفی یا کلاسیک) به محرک های محیطی یا بینابینی مشروط کرد.
برای مدت طولانی پس از ترک (از مواد افیونی، نیکوتین یا الکل)، معتادی که در معرض محرک های محیطی قرار گرفته است که قبلاً با مصرف یا ترک مواد مرتبط بوده است، ممکن است ترک شرطی، ولع مشروط یا هر دو را تجربه کند. احساس ولع ممکن است مستقل از احساس کناره گیری باشد.

شرایط مرتبط با در دسترس بودن یا استفاده از یک ماده، مانند تماشای مصرف هروئین یا روشن کردن سیگار یا پیشنهاد مقداری مواد مخدر توسط یک دوست، شدیدترین ولع را ایجاد می کند.

 

شرایط مرتبط با در دسترس بودن یا استفاده از یک ماده، مانند تماشای مصرف هروئین یا روشن کردن سیگار یا پیشنهاد مقداری مواد مخدر توسط یک دوست، شدیدترین ولع را ایجاد می کند.
در دسترس بودن یک ماده، مانند پیشنهاد مقداری مواد مخدر توسط یک دوست، شدیدترین ولع را ایجاد می کند.

آسیب‌شناسی‌های موجود ممکن است بر آن پدیده‌های یادگیری و شرطی‌سازی تأثیر بگذارند. با این حال، توسعه رفتار جویای ماده قویاً تقویت شده نیازی به مشکلات قبلی ندارد.

 

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا