اختلالات خوردن و ارتباط آن با امراض قلبی
ضرب المثلی قدیمی وجود دارد که می گوید به حرف دل خود گوش دهید که البته این ضرب المثل نمی تواند برای افرادی که اختلالات خوردن دارند، مناسب باشد. اختلالات در خوردن می تواند بدن را تخریب کند و بخشی که واقعاً تحت تأثیر آن قرار می گیرد، قلب است. چگونه اختلالات خوردن می تواند به قلب آسیب برساند؟
سال ها تحقیق نشان میدهد که اختلالات خوردن با مشکلات قلبی و نارسایی آن مرتبط است. محققان ۸۱۸ زن را که به دلیل پرخوری عصبی بستری شده بودند با بیش از ۴۰۰۰۰۰ زن که به دلیل نگرانی های مربوط به بارداری در بیمارستان بستری شده بودند مقایسه کردند. در طول ۱۲ سال، زنانی که به دلیل پرخوری عصبی در بیمارستان بستری شده بودند، بیش از چهار برابر بیشتر از زنان دیگر در معرض حمله قلبی یا سکته بودند .
علاوه بر این، محققان دریافتند که از هر ۱۰۰۰ نفر مبتلا به بولیمیا، حدود ۱۰ نفر به بیماری قلبی مبتلا می شوند و حدود سه نفر در سال می میرند. در مقایسه با هر ۱۰۰۰ نفری که بولیمیا ندارند، هر سال حدود یک نفر به بیماری قلبی مبتلا می شود . که این وحشتناک است.
چگونه امراض قبلی ناشی از اختلالات خوردن را درمان کنیم؟
ناتالی اوگر، نویسنده ارشد مطالعه فوق می گوید: «این مطالعه نشان میدهد که پرخوری عصبی برای طیف وسیعی از اختلالات قلبی عروقی در مراحل بعدی زندگی، و همچنین مرگ، پیامدهایی دارد. بیمارانی که بولیمیا دارند ممکن است از این خطرات اطلاعی نداشته باشند.»
اما پرخوری عصبی تنها اختلال خوردن نیست که می تواند به قلب آسیب برساند. بررسی ۲۳ مطالعه شامل بیش از ۹۰۰ فرد مبتلا به بی اشتهایی عصبی نشان داد که ۸۰٪ از آنها از مشکلات قلبی رنج می برند، در مقایسه با افرادی که بی اشتهایی نداشتند. و در یک مطالعه کوچکتر روی ۱۲۴ نفر نشان می دهد که افرادی که علائم شدید بی اشتهایی داشتند، دچار آسیب قلبی شدند.
اگرچه اثرات ظاهری اختلالات خوردن آشکارتر است، اما آنچه در داخل اتفاق می افتد گاهی اوقات می تواند مخرب تر باشد.
برای دیدن دیگر مقالات در زمینه اختلالات خوردن و بیماری های مرتبط با آن اینجا کلیک کنید.
آسب زننده تر از چیزی که تصور می شود
اختلالات خوردن یکی از بیماری های روانی است، بنابراین فردی که با یکی از این بیماری ها دست و پنجه نرم می کند، هر روز از افکار منفی در مورد بدن خود یا رابطه اش با غذا رنج می برد. برای یافتن آرامش، کارهایی را انجام می‌دهند که ممکن است متوجه مضر بودن آن نباشند، مانند حذف وعده‌های غذایی، پاکسازی بعد از غذا خوردن، یا ورزش در تمام روز. این بیماری مدام به آنها می گوید که این کارها کافی نیست و آنها در یک چرخه وحشتناک گرفتار می شوند که وضعیت عاطفی و فیزیکی آنها را بدتر می کند.
این چرخه ای است که می تواند عواقب مرگباری داشته باشد.
وقتی کسی مواد مغذی کافی دریافت نمی کند، بدنش باید راه هایی برای ادامه عملکرد پیدا کند. برای حفظ انرژی سرعت خود را کاهش می دهد و شروع به تجزیه بافت ها و اندام ها – از جمله قلب – می کند تا به عنوان منبع انرژی جایگزین استفاده شود. همانطور که قلب کوچکتر و ضعیف تر می شود، گردش خون دشوارتر می شود. با گذشت زمان، ضربان قلب فرد ممکن است کاهش یابد، فشار خون ممکن است کاهش یابد و خطر نارسایی قلبی در آنها حتی بیشتر شود.
پس جای تعجب نیست که یکی از شایع ترین دلایل بستری شدن در بیمارستان برای افرادی که دارای اختلالات خوردن هستند، مشکلات قلبی است. در چند سال گذشته این مورد دو برابر شده است، به طوری که افراد بیش از هر زمان دیگری از آسیب دائمی رنج می برند.
درمان و مداخله پزشکی مهمترین کار است.
درمان یک فرد مبتلا به اختلال خوردن می‌تواند از فشار بر قلبش جلوگیری کند و همچنین می‌تواند از سلامت کلی او حمایت کند. در حالی که روند بهبودی برای همه متفاوت است، هدف این است که فرد کنترل علائمی را که برای سلامت روحی و جسمی آنها بسیار مضر بوده است، دوباره به دست آورد.
متخصصان در درمان اختلالات خوردن به افراد کمک می کنند تا ریشه مبارزه خود را با اختلال خوردن پیدا کنند. در بسیاری از موارد، فرد ممکن است از غذا برای مقابله با احساسات شدید یا دردناک استفاده کند. تیم درمانی آنها می تواند به آنها کمک کند تا راه های سالم تری برای مدیریت این احساسات بیاموزند.
در طول درمان، فرد می تواند رابطه سالم تری با بدن و غذای خود ایجاد کند. از طریق جلسات مشاوره گروهی یا فردی به افراد محیطی امن و عاری از شرم می دهد تا بتوانند در مورد تجربیات خود در مورد اختلال خوردن صحبت کنند. مشاوران آموزش دیده همچنین می توانند به شرکت کنندگان در شکستن الگوهای فکری منفی که آنها را در چنین چرخه مخربی نگه داشته کمک کنند.
از آنجایی که فرد شروع به دیدن غذا به شیوه ای متفاوت می کند، درمان او ممکن است شامل یادگیری نحوه تعامل با غذا به روش هایی باشد که برای تغذیه بدن در نظر گرفته شده است. که شامل یادگیری نحوه برنامه‌ریزی و پختن وعده‌های غذایی، سفارش در رستوران و خرید از فروشگاه‌های مواد غذایی باشد، همه اینها بدون اجازه دادن به اختلال خوردن بر این فرآیند کنترل شود.
اختلالات خوردن می تواند قلب را تخریب کند. اما با درمان مناسب، فرد می‌تواند پس از یک اختلال تغذیه بهبود یابد و قلب خود را سالم نگه دارد.