نیکا ( اسم مستعار) برای اولین بار همراه با دوستش به کلینیک مراجعه کرده بود. از او خواستم بنشیند و مختصری درباره خودش صحبت کند. پس از معرفی کوتاه خودش از او خواستم به من بگوید چگونه باید کمک کنم . نیکا با بغض گفت : می خوام لاغر کنم، نمی تونم.
نیکا نه تنها لاغر بلکه نحیف شده بود. هفته ها گرسنگی و غذا نخوردن باعث شده بود بدن او تحلیل برود. صورت نیکا نگران و مضطرب بود. او از اینکه نمی تواند کاملا غذا خوردن خود را کنترل کند شکایت می کرد. متاسفانه نیکا دچار آنورکسیا نروزا یا همان بی اشتهایی عصبی شده بود.
بی اشتهایی عصبی اختلالی روانی است که فرد مبتلا به آن بدلیل ترس از چاق شدن آنقدر غذا خوردن خود را محدود می کند که دچار کم وزنی شدید و سوءتغذیه می شود.
برخی از مبتلایان به بی اشتهایی عصبی بعد از غذا خوردن رفتارهای جبرانی خطرناک مانند ورزش سنگین انجام می دهند. گاهی بدلیل قحطی بدن آنها تمایل شدید به غذا خوردن پیدا می کند که باعث احساس عدم کنترل بر غذا خوردن می شود.
در روانپزشکی یک مسأله مهم در درمان بینش به اختلال است. بینش درجات مختلف دارد، بینش خوب یعنی فرد مبتلا کاملا بیماری خود را قبول داشته باشد و در پی درمان باشد. بینش متوسط وقتی است فرد بیمار می داند مشکلی دارد ولی نمیداند مشکل او دقیقا چیست. بینش ضعیف وقتی است که فرد مبتلا بیماری خود را انکار می کند .
نیکا متاسفانه بینش خوبی ندارد. او در پی درمان اختلال بی اشتهایی عصبی نیامده بود، بلکه از من میخواست به اختلال او کمک کنم تا او را بیشتر در خود فرو ببرد.
خوشبختانه بعد از چند جلسه بینش نیکا بهتر شد و پذیرفت که مشکلی وجود دارد، هر چند او مشکل را فقط ضعف و ریزش موی خود می دانست.
از نیکا و دوستش خواستم در جلسات بعد خانواده نیکا نیز در جلسات درمان شرکت کنند. درمان بی اشتهایی عصبی مستلزم حمایت و همکاری خانواده و اطرافیان بیمار است. آنورکسیا نروزا با بینش ضعیف راه سختی تا بهبودی دارد.