اختلال اضطراب فراگیر GAD در مبتلایان به اختلالات خوردن

آخرین بروزرسانی در تاریخ: ۱۹ تیر ۱۴۰۴

اختلال اضطراب فراگیر و اختلالات خوردن

روژین ( اسم مستعار) از چند ماه پیش بدلیل ابتلا به پرخوری افراطی( به انگلیسی Binge Eating Disorder ) زیر نظر من و همکارانم در تیم درمانی اختلالات خوردن ، در حال درمان است. خوشبختانه روژین دختری انعطاف پذیر است و بخوبی می تواند افکار و احساسات خود را ارزیابی کند. او بخوبی توانسته است رفتارهای خود در باره غذا خوردن و بدن را به سمت رفتارهای سالم ببرد.

روژین از مشکل دیگری نیز رنج می برد. او به من گفت که در طول روز احساس بی قراری و دلشوره دارد، نمی تواند تمرکز کند، بسختی می‌خوابد و هنگام وقوع دلشوره دچار سردرد و معده درد می شود. این نشانه های اختلال اضطراب فراگیر (به انگلیسی General Anxiety Disorder)  است.

علائم و نشانه های فیزیکی اضطراب در بدن

ارتباط اختلال اضطراب فراگیر و اختلالات خوردن

در ده سال اخیر، پژوهش‌های زیادی در حوزه روان‌ شناسی بالینی انجام شده که نشان می‌دهند اختلال اضطراب فراگیر (GAD) و اختلالات خوردن مثل بی‌اشتهایی عصبی، پرخوری عصبی و پرخوری افراطی، اغلب در یک فرد به صورت هم‌ زمان دیده می‌شوند و رابطه‌ای پیچیده و دوطرفه با هم دارند.
اختلال اضطراب فراگیر به حالتی گفته می‌شود که فرد دائماً نگران چیزهایی است که شاید برای دیگران جزئی و قابل‌حل باشند، اما برای او منبع اصلی تنش ذهنی‌اند؛ از آینده گرفته تا روابط، پول، سلامتی یا حتی مسائل کوچک روزانه. این اضطراب مداوم می‌تواند روی رفتارهای تغذیه‌ای فرد هم تأثیر بگذارد و به شکل‌گیری اختلالات خوردن کمک کند.

اختلال اضطراب فراگیر در بی اشتهایی عصبی

در افرادی که بی‌اشتهایی عصبی دارند، کنترل شدید روی غذا معمولاً راهی برای فرار از اضطراب محسوب می‌شود. این افراد اغلب تصویر ذهنی غلطی از بدن‌ خود دارند و فکر می‌کنند که باید لاغرتر باشند، حتی اگر وزن‌ آنها خیلی پایین باشد. در این دسته، اضطراب معمولاً با کمال‌گرایی شدید همراه است فرد فکر می‌کند باید “بی‌نقص” باشد، و خوردن غذا، این نظم ذهنی رو به‌هم می‌زند.

اختلال اضطراب فراگیر در پرخوری عصبی

در پرخوری عصبی، داستان کمی فرق دارد. این افراد دچار دوره‌های پرخوری غیرقابل‌ کنترل می‌شوند، بعد با احساس گناه و خجالت سراغ رفتارهایی مثل استفراغ عمدی، ورزش افراطی یا مصرف ملین می‌روند تا اثر پرخوری رو از بین ببرند. اضطراب در اینجا هم نقش محرک دارد؛ یعنی فرد برای کاهش اضطراب و تنش ذهنی، غذا می‌خورد ولی بعداً با اضطراب ناشی از پرخوری، وارد یک چرخه‌ی معیوب می‌ شود. گاهی حتی وسواس‌های فکری و اضطراب اجتماعی هم این چرخه رو پیچیده‌تر می‌کنند.

اختلال اضطراب فراگیر در پرخوری افراطی

اما در اختلال پرخوری افراطی، فرد زیاد غذا می‌خورد ولی رفتارهای جبرانی ندارد. پرخوری در این افراد بیشتر احساسی و هیجانی است؛ یعنی برای آران کردن ذهن  سراغ غذا می‌روند، به‌خصوص در مواقعی که استرس دارند یا احساس بی‌ارزشی می‌کنند. در این حالت، اضطراب می‌تواند باعث شود  فرد به غذا به‌عنوان نوعی مکانیزم دفاعی پناه ببرد.  اما این رفتار در بلندمدت هم اضطراب رو افزایش می‌دهد و هم احساس شرم و نارضایتی از خود رو بیشتر می‌کند.

یافته های تصویربرداری مغزی

دانشمندان نشان دادند که مغز این افراد به‌ویژه در نواحی مرتبط با استرس مثل آمیگدال، پاسخ‌های مشابهی به اضطراب و رفتارهای خوردن نشان می‌دهد. به عبارتی، واکنش مغز به اضطراب و غذا خوردن شدید، در این افراد با هم مرتبط است.

درمان همزمان GAD  و اختلالات خوردن

برای درمان، ترکیبی از روش‌های روان‌درمانی مثل رفتاردرمانی شناختی (CBT)، درمان ذهن‌آگاهی، تمرینات آرام‌سازی، کار روی عزت‌نفس و گاهی دارودرمانی با داروهای مهار کننده بازجذب سروتونین (SSRIها)  توصیه می‌شود. به‌ شرطی که زیر نظر روان‌ شناس یا روان‌ پزشک باشد  این مسیر درمان می‌تواند بسیار مؤثر و پایدار باشد.

سخن پایانی

درک این ارتباط پیچیده می‌تواند به تشخیص دقیق‌تر و درمان بهتر کمک کند؛ به‌ویژه زمانی که فرد درگیر هر دو نوع اختلال هست و نیاز به حمایت همه‌جانبه دارد، نه فقط تمرکز روی یک مشکل. خیلی مهم است بلکه افراد، اطرافیان و حتی کادر درمان، این پیوند بین اضطراب و تغذیه رو جدی بگیرند تا زودتر بتوان مداخله مؤثر انجام داد و کیفیت زندگی رو بالا برد.

من برنامه درمانی روژین را تجویز دارو، درمان شناختی رفتاری برای اختلال پرخوری و مشاوره تغذیه قرار دادم. پس از یک ماه از شروع درمان اضطراب روژین تا حد زیادی کاهش یافته است، خواب او بهتر شده است و دوره های پرخوری بسیار کمتر شده است.

منابع مقالات:

۲ دیدگاه دربارهٔ «اختلال اضطراب فراگیر GAD در مبتلایان به اختلالات خوردن»

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا