بیش فعالی و اختلال خوردن چه ارتباطی دارند؟

آخرین بروزرسانی در تاریخ: ۲۱ خرداد ۱۴۰۴

ADHD  یا بیش فعالی و اختلال خوردن

شاید این سوال هم برای شما هم پیش بیاید که بیش فعالی و اختلال خوردن چه ارتباطی دارند؟ هنگامی که فردی از یک اختلال روانی رنج می برد، غیر معمول نیست که علائم دیگری از اختلال همزمان را تجربه کند. با این حال، دو نوع از اختلالات که اغلب با هم اتفاق می‌افتند، مورد بحث قرار نمی‌گیرند، اختلال بیش فعالی (ADHD) و اختلالات خوردن. با این حال، تئوری هایی در مورد چرایی و چگونگی تداخل علائم این شرایط وجود دارد.

شباهت بین بیش فعالی و اختلالات خوردن

اختلال بیش فعالی یک نوع مشکل روانی است که با توجه، تمرکز، بیش فعالی، تنظیم رفتار و کنترل تکانه مشخص می شود.

انواع مختلفی از اختلالات خوردن وجود دارد، از جمله اختلال پرخوری، بی اشتهایی عصبی، و پرخوری عصبی، و تعدادی از علائم این اختلالات منعکس کننده علائم بیش فعالی یا ADHD است.

افرادی که از اختلالات پرخوری رنج می برند، برای مثال، با تکانشگری و تنظیم رفتار دست و پنجه نرم می کنند. اختلال پرخوری وضعیتی است که باعث می شود افراد کنترل خود را بر مقدار غذایی که می خورند از دست بدهند و اغلب پس از شروع به غذا خوردن برایشان دشوار است.

برخی از افراد مبتلا به ADHD به غذا به عنوان وسیله ای برای کنار آمدن با مشکلات روزمره ای که اغلب با آن روبرو هستند روی می آورند. به یک معنا آرامش را در غذا می یابند.

یک مقاله منتشر شده دباره بیش فعالی و اختلال خوردن در بلاگ تحقیقاتی دوک بیان می کند که تقریباً 30 درصد از افرادی که اختلال پرخوری دارند نیز دارای ADHD هستند. علاوه بر داشتن علائم مشابه، افرادی که دارای یک اختلال خوردن مانند اختلال پرخوری هستند، حساسیت بیشتری نسبت به تاثیر غذا بر سیستم پاداش مغز دارند. هنگامی که سیستم پاداش کسی فعال می شود، به این معنی است که سطح دوپامین، که ماده شیمیایی اولیه در مغز است که احساسات لذت را کنترل می کند، افزایش می یابد. از این رو، غذا می تواند به عنوان مکانیزمی برای مقابله با پریشانی استفاده شود.

برای دیدن دیگر مقالات در زمینه اختلالات خوردن و بیماری های مرتبط با آن اینجا کلیک کنید

 

30 درصد از افرادی که اختلال پرخوری دارند نیز دارای ADHD هستند
30 درصد از افرادی که اختلال پرخوری دارند نیز دارای ADHD هستند

افرادی که بیش فعالی دارند معمولاً با مشکلات روزانه از نظر عملکرد موفقیت آمیز به شیوه ای مناسب در مدرسه، محل کار یا در محیط های اجتماعی مواجه هستند. این مشکل منجر به احساسات شدید استرس و اضطراب می شود و برخی ممکن است متوجه شوند که خوردن باعث می شود احساس بهتری داشته باشند. با این حال، تکانشگری و ناتوانی در تنظیم رفتار که از مشخصه های ADHD است، می تواند باعث شود این افراد کنترل خود را بر میزان غذای خود از دست بدهند و در نهایت علائم اختلال پرخوری را به همراه داشته باشد.

ارتباط پرخوری و بیش فعالی

اختلال پرخوری تنها اختلالی نیست که با بیش فعالی مرتبط است. بی اشتهایی عصبی نیز، که یک اختلال خوردن است و بر محدود کردن مصرف غذا تا حدی تمرکز دارد که فرد به طور خطرناکی دچار کمبود وزن می شود. از نظر اینکه چگونه افرادی که هر یک از این اختلالات را دارند با تعیین حد و مرز مبارزه می کنند، با بیش فعالی مرتبط است. پرخوری عصبی، یک اختلال خوردن است که با پرخوری و پاکسازی مشخص می‌شود، شباهت‌هایی با ADHD  دارد، زیرا افراد مبتلا به بولیمیا برای کنترل تکانه‌های خود برای خوردن بیش از حد تلاش می‌کنند، همان‌طور که افراد مبتلا به ADHD برای کنترل تکانشگری خود تلاش می‌کنند.

شباهت احساسات در بیش فعالی و اختلال خوردن

شباهت زیاد بیش فعالی و اختلال خوردن ، داشتن احساس گناه و شرم است که می تواند همراه با رفتارهایی باشد که افراد مبتلا به این اختلالات انجام می دهند. رفتار تکانشی و ناتوانی در تنظیم رفتارها و احساسات خود می تواند باعث شود افراد مبتلا به ADHD احساس شرم کنند. به همین ترتیب، افرادی که دارای اختلالات خوردن هستند، اغلب پس از درگیر شدن در رفتارهای غذایی نامنظم، احساس گناه و شرمساری شدیدی دارند.

بیش فعالی و اختلال خوردن 1

 

ارتباط بین اختلال بیش فعالی نقص توجه (ADHD) و اختلالات خوردن  

اختلال بیش فعالی نقص توجه (ADHD) یک اختلال عصبی رشدی است که با علائمی مانند بی توجهی، تکانشگری و بی شفعالی شناخته می شود. پژوهشهای اخیر نشان می دهند که این اختلال ممکن است با اختلالات خوردن (Disordered Eating) نیز مرتبط باشد. مطالعات سیستماتیک و بالینی، ارتباط معناداری بین علائم ADHD و رفتارهای غذایی ناسالم را تأیید کرده اند، به ویژه در نوجوانان و بزرگسالان .  
 

شیوع و انواع اختلالات خوردن مرتبط با ADHD  

بر اساس یک مرور سیستماتیک که ۷۵ مطالعه را تحلیل کرد، بین ADHD و اختلالات خوردن، بهو یژه پرخوری (Overeating) و بولیمیا نروزا (Bulimia Nervosa)، ارتباط مثبت متوسطی وجود دارد. این پژوهش نشان می دهد که تکانشگری، یکی از علائم اصلی ADHD، به طور مستقیم با پرخوری و رفتارهای ناگهانی در مصرف غذا مرتبط است. همچنین، شواهدی محدود از ارتباط بین بیش فعالی و محدودیت غذایی در مردان گزارش شده است . مطالع های بر روی ۴۶۱۶ نوجوان اسرائیلی نیز نشان داد که ۵۰.۲٪ از افراد مبتلا به ADHD، رفتارهای اختلال خوردن را تجربه میکنند، در حالی که این رقم در گروه غیرمبتلا ۴۳.۹٪ بود. این تفاوت پس از کنترل عوامل مخدوش کننده مانند سن، جنسیت و شاخص توده بدنی (BMI) همچنان معنادار باقی ماند .  
 
مکانیسمهای احتمالی ارتباط 
۱. تکانشگری و تنظیم هیجانی: افراد مبتلا به ADHD در کنترل تکانه ها ضعف دارند، که میتواند منجر به تصمیم گیریهای ناگهانی در مصرف غذا، به ویژه در مواجهه با غذاهای پرکالری و پاداش دهنده شود .  
۲. نقص در عملکرد اجرایی: مشکلات در برنامه ریزی، اولویت بندی و مدیریت زمان، که از ویژگیهای ADHD است، ممکن است تنظیم الگوی غذایی سالم را دشوار کند .  
۳. عوامل نوروبیولوژیکی: تغییرات در مناطق پیش پیشانی مغز و سیستم دوپامینرژیک، که در ADHD نقش دارند، ممکن است بر مراکز کنترل اشتها و پاداش نیز تأثیر بگذارند .  
 
 

درمان ADHD و اختلالات خوردن

برای اینکه یک فرد از علائم همزمان دو اختلال بیش فعالی و اختلال خوردن بهبود یابد، باید درمان جامعی دریافت کند که تمام علائم او را برطرف کند. در حالی که بیش فعالی و اختلال خوردن ممکن است شباهت هایی با هم داشته باشند، اما یکسان نیستند و نمی توان با آنها به گونه ای رفتار کرد که انگار هستند.

متخصصان درمان از روش های مختلفی برای درمان فردی که دارای بیش فعالی و اختلال خوردن است استفاده می کنند. درمان شناختی رفتاری (CBT) یکی از رایج ترین روش های درمانی مورد استفاده است زیرا بر رویارویی و پرداختن به الگوهای فکری منفی و رفتارهای مشکل ساز تمرکز دارد.

هنگامی که افراد شروع به شناسایی افکار و رفتارهای خود می کنند و راه هایی را که در آنها منفی یا تحریف می شوند را تشخیص می دهند، می توانند با درمانگر خود برای یادگیری نحوه تغییر مسیر افکار و کنترل رفتارهای خود همکاری کنند. با انجام این کار، آنها همچنین می توانند توسعه مکانیسم های مختلف  به مقابله بپردازند. در نهایت، این روش می تواند احساس این افراد را نسبت به خود تغییر دهد و اعتماد به نفس آنها را نسبت به توانایی خود در تنظیم و کنترل اعمال خود افزایش دهد .

رفتار درمانی دیالکتیکی (DBT) نوع دیگری از روش های درمانی است که می تواند برای بیماران مبتلا به ADHD و اختلالات خوردن استفاده شود. DBT  بر پذیرش و تغییر تمرکز دارد. مجله آمریکایی روان درمانی چهار ماژول مهارت های موجود در DBT را به عنوان ذهن آگاهی، اثربخشی بین فردی، تنظیم هیجان و تحمل پریشانی شناسایی کردند.

درمان های فردی، گروهی و خانوادگی نیز می تواند در درمان بیمارانی که دارای اختلالات خوردن و بیش فعالی هستند مفید باشد. درمان فردی به بیماران زمان می‌دهد تا با یک درمانگر در یک محیط محرمانه و انفرادی صحبت کنند. گروه درمانی به افراد این امکان را می دهد که در بحث های آزاد با افراد دیگری که ممکن است تجربیات و درگیری های مشابهی داشته اند شرکت کنند. در خانواده درمانی، اعضای خانواده می توانند در مورد اختلالات خود آموزش ببینند و در عین حال راه های کمک به بیمار را در خارج از محیط درمان نیز بیاموزند.

داروهای روانگردان اغلب در درمان ADHD و اختلالات خوردن استفاده می شود. با این حال، اینکه آیا فرد باید دارو مصرف کند یا نه، موضوعی است که باید با یک روانپزشک صحبت شود.

منبع: adhd and eating disorders

دیدگاه‌ خود را بنویسید

پیمایش به بالا