در طول تاریخ وقوع جنگ ها، موجب بروز یا تشدید اختلالات مختلف روان پزشکی بوده است. از جمله این اختلالات بیماریهایی مانند اختلال استرس حاد ، اختلال استرس پس از سانحه PTSD ، اختلالات اضطرابی مانند حملات پانیک و اختلال خواب است.
در دو هفته اخیر شاهد جنگ وحشتناکی بودیم که با تهاجم اسرائیل به میهن عزیزمان شروع شد. در طی این جنگ من با پیام های بسیاری از بیماران مواجه بودم که از تشدید اختلال خوردن حکایت داشت.
اما جنگ ها چه اثری بر اختلالات خوردن دارند؟
اختلالات خوردن Eating Disorders ، بیماریهایی هستند که در آن غذا خوردن بیمار بر اثر مجموعه ای از عوامل روانشناختی و بیولوژیک تحت تاثیر قرار می گیرد. بی اشتهایی عصبی ( آنورکسیا نروزا)، پرخوری عصبی( بولیمیا نروزا)، اختلال پرخوری افراطی، اختلال خوردن شبانه از جمله مهمترین این اختلالات هستند.
اثر جنگ بر بی اشتهایی عصبی
برخی بیماران در واکنش به احساس بیقدرتی یا آشفتگی، تلاش میکنند کنترل شدیدی بر بدن و غذا اعمال کنند. بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا نروزا اغلب با میل افراطی به کنترل، انکار نیازهای بدنی و خود تنبیهی همراه است.
در بافت جنگ، این رفتار میتواند پاسخی روانی به تجربه ازدستدادن کنترل یا فروپاشی ساختارهای اجتماعی باشد.مطالعهای در سال ۲۰۱۶ نشان داد که نوجوانانی که در مناطق جنگی بالکان زندگی کردهاند، در مقایسه با همتایان خود در مناطق امنتر، شیوع بالاتری از علائم بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا نشان میدهند.
همچنین افرادی که قبل از شروع جنگ مبتلا بوده اند ممکن است با تشدید علائم روبرو شوند.
اثر جنگ ایران و اسرائیل بر پرخوری عصبی
تأثیر جنگ بر پرخوری عصبی (Bulimia Nervosa) موضوعی است که در سالهای اخیر با رشد پژوهشهای روان تروما مورد توجه ویژه قرار گرفته است. شواهد علمی نشان میدهند که تجربههای آسیبزای مرتبط با جنگ – مانند قحطی، ترس، آوارگی، از دست دادن عزیزان و اختلال در زندگی روزمره – میتوانند بهشکل قابل توجهی خطر بروز پرخوری عصبی را افزایش دهند.
مطالعه ای در سال ۲۰۱۶ نشان داد که در میان سربازان بازگشته از جنگ، شیوع رفتارهای خوردن ناسازگارانه از جمله پرخوری و پاکسازی (استفراغ عمدی) بهطور معناداری بیشتر است، بهویژه در افرادی که به اختلال استرس پس از سانحه (PTSD) مبتلا هستند. محققان دریافتند که پرخوری اغلب به عنوان مکانیسم مقابلهای برای مدیریت اضطراب، خشم یا بیخوابی ناشی از تروما عمل میکند.
در مطالعهای روی زنان پناهنده از مناطق جنگی در سال ۲۰۱۱ ، محققان مشاهده کردند که تجربه مهاجرت اجباری و خشونت سیاسی با افزایش چشمگیر نشانههای بولیمیا نروزا مرتبط است. این یافتهها نشان میدهند که تروماهای جمعی، بهویژه در زنان جوان، میتوانند اختلالات خوردن را بهعنوان واکنشی روانشناختی نسبت به آشفتگی درونی فعال کنند.
تجربه شخصی من در حین جنگ حاکی از آن بود که بیماران مبتلا به پرخوری عصبی با عود علائم به شکل بی خوابی، اضطراب شدید، پرخوری و رفتارهای جبرانی مواجه شدند.
اثر جنگ بر اختلال پرخوری افراطی
مبتلایان به اختلال پرخوری اغلب در مواجهه با هیجانات منفی ، غذا خوردن را به عنوان یک راهکار مقابله ای انتخاب می کنند. استرس زیاد در زمان جنگ می تواند دوره های پرخوری را افزایش دهد.
اختلال پرخوری همچنین همبستگی زیادی با سابقه تروما دارد و پرخوری میتواند با ایجاد خلسه ، تجربه تروما را کاهش دهد. جنگ یک واقعه تروماتیک است و یک ترومای تازه ممکن است با ایجاد یا تشدید اختلال پرخوری همزمان شود.
جمعبندی
جنگ، از طریق تجربههای مکرر احساس عدم کنترل، ناامنی، آسیبهای روانی و تغییرات شدید در دسترسی به غذا، میتواند محرکی نیرومند برای بروز اختلالات خوردن باشد. درمان مؤثر این اختلال در بازماندگان جنگ باید بهطور همزمان بر تروما، اضطراب، افسردگی و اختلالات خوردن تمرکز داشته باشد، و رویکردهای مبتنی بر تروما و CBT-E میتوانند در این زمینه بسیار مؤثر باشند.