درک چالشهای منحصربهفرد اختلال بدریختانگاری بدن در دوران بارداری.
نکات کلیدی
- بارداری اغلب جشن گرفته میشود، اما برای کسانی که به اختلال بدریختانگاری بدن (BDD) مبتلا هستند میتواند به احساس انزوا منجر شود و طاقت فرسا باشد.
- تغییرات هورمونی، فشارهای اجتماعی و رنج ناشی از تغییرات بدنی این مبارزه را تشدید میکند.
احساس گناه و ترس از چالشهای والدگری به پیچیدگی عاطفی بارداری با اختلال بدریختانگاری بدن اضافه میشود.
بارداری اغلب بهعنوان ماجراجویی تحولآفرین و شادیبخش در نظر گرفته میشود، اما برای افرادی که دچار اختلال بدریختانگاری بدن (BDD) هستند، میتواند تجربهای بسیار چالشبرانگیز باشد. ترکیب تغییرات جسمانی، انتظارات اجتماعی و احساس گناه شخصی، مبارزاتی را ایجاد میکند که اغلب دیگران قادر به درک این چالشها نیستند و در نتیجه آن را نادیده میگیرند. این چالشها معمولاً افراد را در انزوایی عمیق فرو میبرد، بدون اینکه تجربههای آنها واقعا به رسمیت شناخته شود. از طریق گفتگوهای باز و واقعبینانه در مورد این وضعیت پیچیده، میتوان روایت بارداری، مادری و سلامت روان را به روایتی جامعتر و همراه با شفقت تغییر داد.
اختلال بدریختانگاری بدن و فشارهای بارداری
اختلال بدریختانگاری بدن (BDD) وضعیتی است که با نگرانی شدید درباره عیوب جسمانی که ممکن است برای دیگران جزئی یا غیرقابلتوجه به نظر برسد، شناخته میشود. (DSM-V) باردار شدن معمولاً این نگرانیها را تشدید میکند، زیرا بدن دستخوش تغییرات سریع و چشمگیری میشود.
تغییرات جسمانی مانند افزایش وزن، تورم و ترکهای پوستی اغلب اجتنابناپذیر هستند، اما میتوانند برای فرد مبتلا به BDD احساس وحشت شدیدی ایجاد کنند. دیگاه اجتماعی که بارداری را بهعنوان دورهای از زیبایی خیره کننده میبیند این مشکل را پیچیدهتر میکند. از زنان انتظار میرود که بدن در حال تغییر خود را بپذیرند، به معجزه زندگی که در حال رقم زدنش هستند، افتخار کنند و غرق در شادی باشند. هنگامیکه این ایدهآل با واقعیت آنها همخوانی ندارد، دچار احساس شرم و ناکافی بودن عمیقی میشوند.
این فشار با نبود تصویر صحیح و واقع بینانه در مورد تجربیات گوناگون بارداری در رسانه و فرهنگ تشدید میشود. تصاویر رایج بهندرت به ندرت به مشکلاتی که افراد در پذیرش تصویر خود در این دوران دارند، اشاره میکند. نداشتن این تصویر واقع بینانه این ایده را تقویت میکند که دشواری در پذیرش بدن در حال تغییر غیرعادی یا حتی شرمآور است و همین امر کسانی را که در حال مبارزه و کشمکشهای درونی هستند را بیشتر از جامعه جدا میکند.
اختلال بدریختانگاری بدن در بارداری چه تفاوتی با سایر اشکال این اختلال دارد؟
آنچه اختلال بدریختانگاری بدن را در دوران بارداری متمایز میکند، لایهبندی پیچیده تغییرات عاطفی، جسمانی و هورمونی است که شدت پریشانی و اضطراب را تشدید میکند. نوسانات هورمونی احساس اضطراب را افزایش میدهد و مدیریت احساسات را برای افراد دشوارتر سازد. افراد باردار مبتلا به BDD اغلب بهطور منظم تحت نظارت و مداخلات پزشکی، سونوگرافیها و سنجش مداوم بدن خود قرار دارند و همین موضوع تمرکز آنها را بر نقصهای ادراکشده تشدید میکند (Veale & Neziroglu, 2010).
برای بسیاری، این تغییرات احساس عمیق اندوه و فقدان را به همراه دارد. بارداری اغلب نماد از دست دادن بدنی است که آنها با دقت بسیار سعی در حفظ تناسب آن مطابق با استانداردهای آرمانی خود داشتهاند. خواه واقعا به این بدن دست پیدا کرده باشند یا خیر، معمولاً بخش عمدهای از هویت آنها را تشکیل میداد.. ناتوانی در حفظ کنترل بر ظاهر خود در دوران بارداری میتواند، زیرا افراد حس میکنند نسخه قبلی خود را از دست دادهاند و برای آن سوگواری میکنند. پژوهشها نشان میدهد که این اندوه صرفاً درباره ظاهر جسمانی نیست، بلکه به نقش روانشناختی بدن پیش از بارداری نیز مرتبط است که حس ثبات و ارزشمندی را فراهم میکرد (BMC Pregnancy and Childbirth, 2024).
این ترس از تغییر اغلب فراتر از دوران بارداری خواهد بود. بسیاری نگران اثرات جسمانی طولانیمدت مانند باقی ماندن وزن یا تغییرات کشسانی پوست هستند که موجب میشود در مورد چگونه به نظر رسیدن ظاهرشان پس از زایمان اضطراب شدیدی تجربه کنند. اندوهی که دارند ناشی از این است که بدن قبلیشان را از دست دادهاند و هم در مورد شکل فیزیکی بدن و هم احساس روانی و هویتی که با آن بدن داشتند احساس پریشانی دارند. گذار به دوران بارداری و پس از زایمان تبدیل به تجربهای عاطفی و پرتنش میشود که با عدماطمینان همراه است، زیرا افراد با آنچه که بهعنوان تغییرات دائمی در حس خود میپندارند، روبهرو میشوند (Veale & Neziroglu, 2010).
همزمانی ناباروری و اختلال بدریختانگاری بدن
برای افرادی که در گذشته با ناباروری دستوپنجه نرم کردهاند، مسیر بارداری اغلب پر از چالشهای عاطفی و جسمانی است. درمانهای باروری تهاجمی و از لحاظ جسمانی طاقتفرسا هستند و عوارض جانبی آنها مانند نفخ، افزایش وزن و خستگی میتواند نگرانیهای مرتبط با تصویر بدن را تشدید کند. فشار عاطفی شکستهای مکرر برای بچهدارشدن، همراه با تغییرات جسمانی ناشی از درمانها، میتواند علائم BDD را تشدید کند (Zimmer-Gembeck & Skinner, 2016).
علاوه بر این، ناباروری اغلب فشارهای اجتماعی خاص خود را به همراه دارد. بسیاری از افراد تشویق میشوند که «مثبت بمانند» یا «به روند اعتماد کنند»، که این امر استرس بیشتری ایجاد میکند. هنگامیکه این اطمینانبخشیها با واقعیت شکستها و مبارزات همخوانی ندارد، احساس تنهایی و ناکافی بودن افزایش مییابد.
اختلال بدریختانگاری بدن (BDD) لایهای دیگر به پیچیدگیهای این فرآیند اضافه میکند. برای برخی افراد، درمانهای نازایی احساس بیارتباطی بیشتری با بدنشان ایجاد میکند، بدنی که پیشتر آن را ناقص میپنداشتند. نظارت پزشکی مداوم میتواند احساس تهاجم ایجاد کند و بدن آنها را از منبعی برای توانمندی به چیزی برای تحلیل و ارزیابی تبدیل کند.
گناه و پیچیدگیهای عاطفی
بارداری اغلب ، نه تنها برای فرد بلکه برای زندگیای که در درون او در حال رشد است حس مسئولیت بیشتری به همراه میآورد. برای افرادی که به اختلال بدریختانگاری بدن (BDD) مبتلا هستند، این حس وظیفهمندی میتواند طاقتفرسا باشد، زیرا آنها نگران هستند که تمرکزشان بر ظاهر ممکن است از تواناییشان برای پذیرش کامل بارداری کاسته شود. این تضاد درونی اغلب موجب احساس گناه میشود و آنها را بین انتظارات اجتماعی و درگیریهای درونیشان گرفتار میکند.
این حس گناه به همینجا ختم نمیشود. این احساس میتواند به چگونگی درک آینده آنها بهعنوان والدین گسترش یابد و ترس از اینکه مبارزات آنها با تصویر بدن ممکن است تواناییشان در الگو شدن برای رفتارهای سالم برای فرزندانشان را مختل کند. برای کسانی که درمانهای باروری را طی کردهاند، این نگرانیها با فشار اضافی برای قدردانی و شادی پس از چنین مسیری دشوار برای باردار شدن تشدید میشود. سنگینی این انتظارات میتواند احساسات پیچیده بارداری را حتی چالشبرانگیزتر کند.
تلاش برای کمک گرفتن از دیگران و پرورش تابآوری درونی
کمک حرفهای برای افرادی که در دوران بارداری با BDD مواجه هستند بسیار حائز اهمیت است. درمان شناختی-رفتاری (CBT)، بهویژه نسخههایی که بهطور خاص برای BDD طراحی شدهاند، نشان دادهاند که میتوانند علائم این اختلال را کاهش دهند و رفاه عاطفی فرد را بهبود بخشند. درمان ابزارهایی برای بازسازی الگوهای تفکری منفی، رسیدگی به احساسات گناه و ساخت مکانیزمهای مقابلهای سالمتر فراهم میکند (Veale & Neziroglu, 2010).
گروههای حمایتی نیز میتوانند مفید باشند. شنیدن تجربیات مشابه از دیگران میتواند به احساسات ما اعتبار بخشد و احساس تنهایی را کاهش دهد.
اقدامات عملی زیر میتواند تأثیر معنیداری داشته باشد (The Bump, 2022):
- تمرکز بر عملکرد بهجای ظاهر: دیدگاه خود را تغییر دهید و به کاری که بدن شما در پرورش زندگی انجام میدهد افتخار کنید.
- تعیین انتظارات واقعبینانه: ایدهآلهای اجتماعی درباری بارداری را به چالش بکشید و اهداف شخصی و مهربانانهای برای خود تعیین کنید.
- ایجاد محیط مناسب: از محرکهایی مانند شبکههای اجتماعی که تصاویر غیرواقعی از بارداری را ترویج میکنند اجتناب کرده و به جای آن محتوای مثبت در مورد بدن را جستجو کنید.
- تمرینات ذهنآگاهی: در فعالیتهایی مانند ذهنآگاهی یا مدیتیشن شرکت کنید تا ارتباط عمیقتری با بدن خود برقرار کرده و اضطراب را کاهش دهید.
- از همان ابتدا درخواست حمایت کنید: منتظر نمانید تا ناراحتی شما غیرقابلتحمل شود. درخواست کمک زودهنگام میتواند تفاوت قابلتوجهی ایجاد کند.
سکوت را بشکن
BDD در دوران بارداری تجربهای عمیقاً منزویکننده است که اغلب تحت تاثیر تصویر رمانتیک و آرمانی جامعه از این دوره از زندگی قرار میگیرد. با ایجاد فضایی برای گفتگوهای صادقانه و افزایش آگاهی، میتوانیم مسیر از بین بردن ایدهآلهای غیرواقعی را شروع کنیم که درواقع انگ و سکوت را تداوم میبخشند.
بارداری تجربهای یکسان برای همه نیست. برای برخی، دورهای پر از شادی عمیق است؛ برای برخی دیگر، همراه با احساسات متناقض، ناراحتی جسمانی و چالشهای سلامت روان است. شناسایی این پیچیدگیها و حمایت از کسانی که در حال تجربه این مبارزه درونی هستند نهتنها دلسوزانه بلکه ضروری است. با هم میتوانیم فرهنگی ایجاد کنیم که در آن سلامت عاطفی در کنار سلامت جسمانی ارزشگذاری شود و به هر والد آینده درک و مراقبتی را که شایسته آن هستند ارائه دهیم.