مدیریت افسردگی پس از جراحی باریاتریک (راهنمای جراحان و درمانجویان)

افسردگی پس از جراحی باریاتریک

در این مقاله به افسردگی پس از جراحی باریاتریک و راهکارهای مدیریت آن (راهنمای جراحان و درمانجویان) می پردازیم. افسردگی پس از جراحی باریاتریک به طور قابل توجهی بهبود می یابد .با این حال برخی شواهد نشان می دهد گروهی از افراد پس از جراحی چاقی با عود افسردگی مواجه می شوند. دوره خاص پرخطر برای بازگشت افسردگی بین ۶ تا ۱۲ ماه پس از جراحی است. افرادی که پس از جراحی چاقی دچار افسردگی می شوند ، در معرض خطر کاهش وزن نامناسب یا افزایش وزن مجدد قرار دارند . بدیهی است که افسردگی یک وضعیت ناتوان کننده و آزار دهنده برای زندگی است.

چرا برخی افراد پس از جراحی چاقی افسرده می شوند؟

افسردگی اغلب مشکلی است که عود می کند. اگر کسی قبلاً یک دوره افسردگی داشته باشد ، بیشتر در معرض خطر یک دوره افسردگی دیگر است. از آنجا که میزان افسردگی در میان افرادی که به دنبال جراحی چاقی هستند بیشتر است ، منطقی است که برخی از افراد به دلیل سابقه خود دوباره افسردگی را تجربه کنند. بدیهی است که جراحی چاقی مانع از وقایع استرس زا یا سخت زندگی نمی شود ، و این می تواند موجب بروز افسردگی شود . علاوه بر این ، جراحی چاقی به خودی خود می تواند چالش برانگیز باشد و بنابراین می تواند موجب عود افسردگی شود.

دلایل افسردگی مربوط به جراحی چاقی شامل موارد زیر است:

  • عوارض و مشکلات پس از جراحی که نیاز به پذیرش در بیمارستان دارد
  • مشکلات مدیریت رژیم غذایی بعد از عمل
  • انتظارات برآورده نشده از کاهش وزن و تغییراتی که کاهش وزن ممکن است در زندگی درمانجو ایجاد کند
  • وقتی درمانجویان متوجه می شوند که برخی از مشکلات هنوز باقی مانده است
  • وقتی درمانجو قادر به استفاده از غذا برای خود درمانی نیست
  • وقتی بدلیل عوارض جراحی داروی ضد افسردگی به طور موثر کار نمی کند
  • مسائل مربوط به تصویر پوست / بدن
  • وقتی روابط بین فردی و اجتماعی تغییر می کند

علائم افسردگی چیست؟

علائم اصلی افسردگی عبارتند از:

علائم روانشناختی

  • احساس کمبود روحیه به طور مداوم
  • احساس گریه داشتن
  • احساس ناامیدی و درماندگی
  • احساس تحریک پذیری و تحمل نکردن دیگران
  • نداشتن انگیزه
  • سخت شدن تصمیم گیری
  • لذت نبردن از زندگی
  • احساس اضطراب یا نگرانی
  • داشتن افکار خودکشی

علائم جسمی

  • کمبود انرژی
  • کاهش میل جنسی
  • خواب آشفته
  • تغییر در اشتها و / یا وزن

علائم اجتماعی

  • پرهیز از تماس با دوستان / خانواده
  • داشتن مشکلاتی در زندگی خانوادگی / شخصی
  • بی توجهی به سرگرمی ها / علایق خود

افسردگی از خفیف تا شدید متغیر است. تشخیص افسردگی در صورتی انجام می شود که افراد طی دو هفته گذشته چهار تا پنج مورد از این علائم را تجربه کرده باشند. می توانید برای ارزیابی خلق و خوی درمانجو از پرسشنامه PHQ-9 استفاده کنید. گزینه های مختلفی برای درمان افسردگی وجود دارد ، از جمله دارو و روان درمانی. درمان های بسیار موثری برای افسردگی در دسترس است ، بنابراین کمک خواستن از متخصص مربوطه مهم است.

برای دیدن دیگر مقالات در زمینه اختلالات خوردن و بیماری های مرتبط با آن اینجا کلیک کنید.

افسردگی چه تاثیری بر کاهش وزن دارد؟

افسردگی می تواند بر کاهش وزن تأثیر بگذارد ، زیرا الگوی غذا خوردن می تواند تغییر کند. اگر کسی با غذا خوردن احساس بهتر شدن داشته باشد، ممکن است در روند کاهش وزن تاثیر بگذارد. علاوه بر این ، افسردگی واقعاً بر انگیزه تأثیر می گذارد. درمانجوی افسرده احساس می کند برای انجام کارها باید بسیار تلاش کند. این بدان معناست که خرید و تهیه غذاهای مناسب ممکن است دشوار باشد. علائم افسردگی نیز می تواند بر میزان فعالیت تأثیر بگذارد. افراد ممکن است بیرون رفتن و پیاده روی را متوقف کرده و زمان بیشتری را در خانه سپری کنند یا در اسرع وقت به خانه بازگردند.

افراد اغلب می توانند در چرخه معیوبی از افسردگی به دام بیفتند و ترک این چرخه دشوار است. این چرخه شامل افکار منفی درباره خود و جهان و آینده، رفتارهای متعاقب آن مثل انزوای اجتماعی و احساسات ناشی از آن است. ( شکل زیر)

استراتژی های کنترل افسردگی

بخشهای زیر به روشهای کنترل و تغییر رفتار و الگوهای تفکر مرتبط با افسردگی خواهد پرداخت. این مبحث مفیدترین و موثرترین راهکارهای موجود برای شروع بهبود روحیه درمانجویان است.

۱-فعال سازی رفتاری

هنگامی که افراد افسرده هستند ، آنها اغلب کارهای خود را متوقف می کنند . افراد در حین افسرگی احساس می کنند که تلاش بیش از حد برای انجام کارها لازم است یا انجام کارها دشوار است. با این حال ، وقتی افراد کمتر کار می کنند ، به این معنی است که فرصت کمتری برای بالا بردن روحیه خود دارند. تحقیقات به ما می گوید که برخی از ویژگی های مهم رفتارها به افسردگی کمک می کند. مشارکت در فعالیت هایی که به درمانجو احساس لذت یا احساس موفقیت یا صلاحیت می دهند به ویژه مفید است. درگیر شدن در چنین فعالیت هایی بدن را تحریک به ترشح هورمونهای ضد افسردگی طبیعی می کند. ممکن است اینگونه احساس شود که در ابتدا فرد مجبور است خود را مجبور به انجام این کارها کند. همچنین ممکن است مدتی طول بکشد تا شروع به لذت بردن از چیزها یا لذت بردن از این فعالیت ها به روشی کند که قبلاً انجام داده است ، اما ادامه کار واقعاً مهم است: بهبودی بدنبال خواهد داشت.

فعالسازی رفتاری را می توانیم به سه دسته تقسیم کنیم: فعالسازی رفتارهای روزمره، فعالسازی رفتارهای ضروری و فعالسازی رفتارهای لذت بخش.

فعالسازی رفتارهای روزمره: اینها فعالیتهایی است که بطور منظم انجام می دهیم. دوش گرفتن ، آشپزی ، خرید و پیاده روی را شامل می شود.

فعالسازی رفتارهای ضروری: اینها فعالیتهایی هستند که مهم هستند ، و اگر آنها را انجام ندهیم عواقبی به دنبال خواهد داشت. این شامل پرداخت قبوض ، شرکت در قرارها ، بردن بچه ها به مدرسه و … است.

فعالسازی رفتارهای لذت بخش: اینها فعالیت هایی است که قبلاً از انجام آنها لذت می بردید یا کارهایی که فکر می کنید از انجام آنها لذت می برید. بدیهی است این موارد در افراد با توجه به علاقه و علایق ما متفاوت باشد. به عنوان مثال می توان به دیدن دوستان ، سینما رفتن ، پیاده روی و عکس گرفتن اشاره کرد.

عادت تفکر فرد افسرده

افسردگی بر طرز تفکر افراد تأثیر می گذارد. آنها اغلب شروع به تفکر منفی نسبت به خود ، جهان و آینده می کنند. این تفکر مانند دیدن جهان از طریق عینک تیره است ، همه چیز با آن چشم انداز منفی و افسرده آلوده می شود. وقتی افراد افسرده می شوند ، توجه زیادی به افکار منفی خود دارند، این افکار بر ذهن افراد تسلط دارند و افراد افسرده تمایل دارند در این افکار منفی حبس شوند.
ویژگی دیگر افسردگی این است که افراد تمایل دارند بیش از حد و در همان افکار منفی گیر بیفتند. این افکار می توانند به ذهن ما نفوذ کنند و فرار یا خاموش شدن از آنها دشوار است. این الگوی تفکر نشخوارکننده و منفی که بر افکار ما حاکم است منظم نگه داشتن امور را دشوار می کند.

الگوهای تفکر افسرده

اگر درمانجو بتواند هنگام افسردگی افکار ذهنی خود را بشناسد ، می تواند نوع الگوهای تفکری را که ممکن است در آن افتاده باشد تشخیص دهد. این کار می تواند یک گام واقعاً قدرتمند در جهت پرسش و ارزیابی افکار باشد. اگر به لیست الگوها و عادات تفکر نگاه کنیم ، ممکن است به خوبی الگوها و تله هایی را که درمانجوی افسرده در آن گرفتار شده است را تشخیص دهیم. این الگوها تا حدی برای همه انسانها صدق می کنند! این الگوهای تفکر افسرده عبارتند از:

تفکر همه یا هیچ. این بدان معناست که فرد افسرده تمایل دارد در مورد اغلب امور سیاه یا سفید فکر کند ، به عنوان مثال. خوب / بد و درست / غلط. هیچ چیز در این بین وجود ندارد و هیچ سایه خاکستری در تفکر درمانجوی افسرده وجود ندارد. “من باید کارها را کاملاً انجام دهم ، و هر چیز کمتری هم یک شکست است.”

تمرکز روی نکات منفی. این مانند داشتن یک فیلتر ذهنی است به طوری که فقط اطلاعات منفی توجه درمانجو را جلب می کند. اطلاعات مثبت نادیده گرفته یا رد می شوند. این مانند این است که از طریق یک عینک با لنزهای تار و تاریک به جهان نگاه کنید.

بیش از حد تعمیم دادن. این به این معنی است که درمانجو در نتیجه گیری، مسائل را بیش از حد گسترده می کند. به عنوان مثال. “همه چیز همیشه اشتباه است” و “هیچ چیز هرگز بر وفق مراد من پیش نمی رود”.

برچسب زدن منفی. این زمانی است که ما خود را با عبارات منفی و مطلق توصیف می کنیم ، به عنوان مثال “من یک شکست خورده تمام عیار هستم”.

فاجعه سازی. این تصور و باور در درمانجو وجود دارد که احتمالاً بدترین سناریوی ممکن اتفاق می افتد.

ذهن خوانی. در زمان افسردگی ممکن است تصور کنیم که می دانیم دیگران چه فکر می کنند – معمولاً آنها بر افکار منفی که در مورد ما معطوف می شوند تمرکز می کنند. معمولاً افکاری که تصور می کنیم دیگران درباره ما دارند ، بازتاب ترس یا نگرانی خودمان است.

باید گویی ها. تمایل به استفاده از جملات “باید” و “نباید” ، در افسردگی، تفکر بایدگویی گفت می شود. باید گویی معمولاً به این معنی است که در نهایت به خود فشار می آوریم و انتظارات غیرواقعی از خود داریم.

چگونه این افکار را مدیریت کنیم؟

یک جمله معروف وجود دارد که “افکار فکر هستند ، نه واقعیت”. افکار ما دیدگاه شخصی ما از اوضاع است ، اما این بدان معنا نیست که آنها بازتابی دقیق هستند. وقتی افراد افسرده هستند ، در عادات منفی تفکر گیر می کنند ، اما روش های جایگزینی برای مشاهده چیزهایی وجود دارد که احتمالاً واقع بینانه تر و / یا مفیدتر هستند. با این حال ، توجه به این نکته مهم است که این بمعنی ساده انگاشتن مسائل و مثبت اندیشیدن درباره مسائل نیست! نوشتن برخی از افکاری که هنگام افسردگی در ذهن ما می گذرد می تواند مفید باشد. بیرون آوردن افکار از سر و انتقال روی کاغذ همچنین می تواند مانع از نشخوار مرتب آنها در ذهن شود.

۲- بازبینی افکار
  • می توانید از درمانجو بخواهید با پرسیدن سوالات زیر برای کمک به بازبینی افکار خود استفاده کرده و آنها را زیر سال ببرد:
  • شخص دیگر چگونه ممکن است به این وضعیت نگاه کند؟
  • چه روش های دیگری برای مشاهده این افکار وجود دارد؟
  • چه شواهدی از درست بودن این افکار پشتیبانی می کند؟ (این باید شواهد واقعی باشد – نه یک احساس یا یک تفسیر).
  • آیا این یک هفته ، یک ماه ، شش ماه در زندگی ما مهم خواهد بود؟
  • چقدر این افکار واقع بینانه هستند؟ دوست یا عزیزی به شما در این باره چه می گوید؟
  • اگر دوستی در یک شرایط مشابه گیر کند ، به دوست خود چه می گویید؟

پرسشهای بالا به درمانجو کمک می کند تا به عقب برگردد و افکار خود را به چالش بکشد. به احتمال زیاد در ابتدا تولید این افکار مفید یا واقع گرایانه برای درمانجو دشوار است ، اما در صورت پافشاری آسان تر خواهد شد.

۳-استفاده از داروهای ضد افسردگی

داروهای ضد افسردگی با تقویت یا فعال سازی برخی مواد شیمیایی مغز کار می کنند. داروهای ضد افسردگی انواع مختلفی دارند. داروهای ضد افسردگی باعث احساس خوشبختی در افراد نمی شوند ، اما می توانند به رفع علایم افسردگی کمک کنند تا درمانجو بتواند از سایر استراتژی هایی که روحیه او را بالا می برد استفاده کند. در صورت تجویز دارو توسط پزشک مهم است که مصرف داروهای ضد افسردگی به طور ناگهانی متوقف نشود و قطع دارو زیر نظر پزشک انجام شود.
اگر درمانجو از داروهای ضد افسردگی یا سایر داروهای روانپزشکی استفاده می کند ، مهم است که مرتباً با متخصصی که این موارد را برای او تجویز می کند ، در تماس باشد. بسیاری از افراد تصور می کنند که به دلیل کاهش وزن ،ممکن است نیاز باشد که داروی آنها کاهش یابد ، اما در واقع ، به دلیل کاهش جذب داروها ، برعکس این امر صادق است.

کمبود یکسری از ویتامین ها از جمله مقادیر کم ویتامین D و B12 و کم خونی،کم کاری تیروئیید می تواند در کمبود روحیه نقش داشته باشد.در صورت بروز افسردگی این موارد باید بررسی و درمان شود.

یکی از بهترین روشهای درمانی مشکلات روانشناختی متعاقب جراحی اسلیو ، رفتار درمانی شناختی(CBT) است. چنانچه شما جراح باریاتریک هستید و با درمانجویانی مواجه هستید که بعلت افسردگی پس از جراحی دچار مشکل کاهش وزن نامناسب یا برگشت مجدد وزن شده اند با من تماس بگیرید.

منابع:

  1. When mood worsens after gastric bypass surgery: characterization of bariatric patients with increases in depressive symptoms following surgery.
  2. Prognostic significance of depressive symptoms on weight loss and psychosocial outcomes following gastric bypass surgery: a prospective 24-month follow-up study

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *